خجالت آوره بخدا:)
1403/10/5 | 23:30 | -هســــتی🌱-
امشب نتونستم طاقت بیارم و وجود وبلاگ رو بهت لو دادم
اما آدرسش رو نه...اون هدیه است دیگه واقعا...
امان از دست منی که نمیتونم هیچیو ازت پنهون کنم:)

امشب نتونستم طاقت بیارم و وجود وبلاگ رو بهت لو دادم
اما آدرسش رو نه...اون هدیه است دیگه واقعا...
امان از دست منی که نمیتونم هیچیو ازت پنهون کنم:)

اینجا خانه ایست چوبی🏡
در همسایگی جنگلی سرسبز🌲
و در آغوش امواج بی قرار دریا🌊
اینجا هرصبح پرتوهای نور خورشید عاشقانه می تابند🌞
و نسیم ملایم تابستان،پرده های عشق را کنار می زند🌤
تا دخترک دوباره چشم هایش را بگشاید
آنگاه، دوباره روزی عاشق پسرک باشد🙂♥
و این تازه شروع ماجرای ماست...